بسم الله الرحمن الرحیم
برترین قاری و بهترین تلاوت 13 احترام به قران و تواضع مقابل مردم
خنده های شیرین منشاوی
در بازار نظام هستی هیچ کالایی ارزش مندتر و بهتر از دل شکسته نیست هر چیز بشکند از قیمت می افتد ولی دل انسان اگر بشکند ارزشمندترین کالاخواهد بود و این دل شکسته است که جایگاه خدای متعال خواهد بود که فرمود انا عند المنکسرة قلوبهم مرحوم منشاوی انسان دلشکسته ای است که این دلشکستگی در روش و منش و قرائت او مشهود است در باره قلب شکسته و مجروح او بسیار گفته اند «قلب ضريع كأن الكلمات تخرج منه وهو مجروح من خشية الله» نام وی مساوی است با حزن و گریه و بکاء و خوف و خشیت و خضوع و در عین حال دارای چهره ای خندان است کسی تا از زندگی او آگاهی نیابد و تصاویر خندان و متبمسش را نبیند شاید تصور کند استاد منشاوی چهره ای غم آلود و عبوس داشته در حالیکه این گونه نیست الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ مؤمن شادی و تبسم بر چهره و حزن و اندوه در دل دارد مرحوم منشاوی همیشه بر لبانش تبسمی زیبا نقش می بسته در باره او گفته اند لا یفارقه التبسم
جالب است که نوه اش شیخ بسام منشاوی در شعرش او را چنین وصف کرده
حتى الجد الاكبر صديق شهد لابنه محمد رؤيا قبل ولادته وهو في اصلابه مبتسمي
جد بزرگ شیخ صدیق قبل از ولادتش محمد پسرش را در خواب دید که در صلبش در حال تبسم است
او بسیار خوش خلق بود و در اطرافیانش سرور و شادی ایجاد می کرده
همچنین یک سال قبل به وفاتش در حالیکه خودش هم بیمار بوده و چه بسا می دانسته بزودی از دنیا خواهد رفت در عزای همسر دومش که 9 کودک خردسال و حتی نوزاد را باقی گذاشت با استاد مصطفی اسماعیل شوخی می کند و او را می خنداند و باعث خنده حاضران می شود تا جایی که حاضران می گویند این عزاء است یا جشن ؟ گویی منشاوی نمی خواسته دیگران در اندوهش اندوهگین باشند و نیز تصویر مشهورش با استاد طوخی 20 ساله را می بینیم که با شیخ شوخی می کند و شیخ می خندند و سر به زیر انداخته و مصداق حدیث شریف بشره فی وجهه و حزنه فی قلبه است
و تلخ ترین و در عین حال شیرین ترین تبسمش موقع وفاتش بوده برادرش شیخ محمود که موقع وفاتش بالای سرش بوده نقل می کند: «توفي على فراشه وهو مبتسم وفرح بلقاء ربه» محمد صدیق لحظه وفاتش با تبسم در حالیکه از ملاقات خدایش شاد بود از دنیا رفت.
|