بسم الله الرحمن الرحیم
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ
شادى مؤمن در چهره اش است
وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ
و اندوهش در دل اوست.
قصار ۳۳۳ :
امیر المومنین عليه السلام در معرفی مومن فرمود:
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ
شادى مؤمن در چهره اش است
وَ حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ
و اندوهش در دل اوست.
أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْراً
از نظر تحمّل وسيعترين موجود،
وَ أَذَلُّ شَيْءٍ نَفْساً
و از نظر اخلاق متواضعترين مخلوق است.
يَكْرَهُ الرِّفْعَةَ
برترى را خوش ندارد،
وَ يَشْنَأُ السُّمْعَةَ
و خودنمايى را دشمن دارد.
طَوِيلٌ غَمُّهُ
اندوهش طولانى،
بَعِيدٌ هَمُّهُ
و همّتش دور دست،
كَثِيرٌ صَمْتُهُ
و سكوتش بسيار،
مَشْغُولٌ وَقْتُهُ
و وقتش مشغول،
شَكُورٌ صَبُورٌ
و سپاس و شكيبايىاش فوق العاده،
مَغْمُورٌ بِفِكْرَتِهِ
و غرق در فكرت خويش،
ضَنِينٌ بِخَلَّتِهِ
و نسبت به اظهار حاجت بخيل است،
سَهْلُ الْخَلِيقَةِ
اخلاقش سهل و آرام،
لَيِّنُ الْعَرِيكَةِ
و بر خوردش هموار و نرم،
نَفْسُهُ أَصْلَبُ مِنَ الصَّلْدِ وَ
هُوَ أَذَلُّ مِنَ الْعَبْدِ .
و وجودش در امر دين از سنگ سختتر،
و نزد حق از برده ذليلتر است
استاد محمد صدیق منشاوی در تمام عکسهایش وقت تلاوت و وقت استماع به قران در نهایت ادب و خشوع است و در تلاوتش در نهایت حزن و اندوه و بکاء است اما می بینیم در مواجه با مردم همه جا لبخند و تبسم از لبانش دور نمی شود حزنش در دلش و بشرش و تبسش در صورتش است
حُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ
و اندوهش در دل اوست.
حزن همیشه در تلاوت قران کریم که حامی از فلب محزون و اندوهناکش بوده
تصور مردم بر نابینا بودن شیخ
تلاوت با چشم بسته و نگاه به زیر
ادب و احترام و گوش دادن به تلاوت با منتهای خشوع و خضوع
8-نماز مرحوم شیخ محمد صدیق منشاوی به سبک شیعه در عراق
تصویر در حال نماز مرحوم محمد صدیق منشاوی در سفرشان به عراق در یک روزنامه عراقی چاپ شده است به نظر می رسد با دست باز نماز می خواند و نماز با دست باز یا باید طبق مذهب شیعه باشد و یا طبق مذهب مالکی البته پیروان مالکی کلا کم هستند
-------------------------------------------------
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ
شادى مؤمن در چهره اش است
تبسم و خنده و بشوش بودن همیشگی استاد منشاوی
نقل است که حتی یک سال قبل از وفاتش در حالیکه خودش هم بیمار بود و همسر دومش مادر 9 فرزندش که فرزندانی کوجک و شیرخواره گذاشته و در سفر حج فوت کرده بود با اطرافیان مزاح می کرد تا جایی در جلسه عزا حاضران خندیدند آری کسی که مشهور به حزن و بکاء است در ملاقثات با مردم همیشه چهره ای خندان داشته
الْمُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ
شادى مؤمن در چهره اش است
|