بسم الله الرحمن الرحیم

ميزات تلاوة الشيخ

استاد محمد صدیق منشاوی 18- میزات تلاوت - ویژگی های کلی

میزات تلاوت های استاد محمد صدیق منشاوی

1- تلاوت با معنا (تفسیر و تصویر)

2- تلاوت روحانی (خضوع، خشوع، بکاء، حزن، احساس، قلب)

3- فن قرائت (تجوید، وقف و ابتدا، قراءات، مقامات

4- زیبایی صدا و جنس صدا

5- نوآوری

ميزات تلاوة المنشاوي دراسة وتطبيق = امتیازات تلاوت منشاوی

ویژگی های کلی تلاوت های منشاوی

جامعیت تلاوت منشاوی در همه جهات (مدرسه کامل)

مدرسه و دانشگاه و کامل و جامع و شامل

مدرسة الورع = مدرسه ورع

تربية المنشاوي الروحيَّة والعلميَّة = تربیت روحانی و علمی استاد شیخ محمد منشاوی

والمنشاوي هو معلّم وموجّه لكن من خلال تلاوتِه لكتاب الله، والموهبة لا تقتصِر على نوع معيَّن من العلوم، بل تشمل التَّفكير والصَّوت والكلام، والمسائل المعنويَّة، من صبرٍ وحِلْمٍ وشجاعةٍ وأدبٍ وبيان وغير ذلك، والموْهِبة - كما يقولون - عبارةٌ عن: تفوُّق في قدُرات الشَّخص الذهنيَّة والعقليَّة = استاد شیخ محمد منشاوی معلم و معلم اخلاق است و لکن خلال کتاب خدا و موهبتش فقط منحصر به نوع معینی از علم نیست بلکه شامل تفکر و صدا و کلام و مسائل معنوی از صبر و شجاعت و ادب و بیان و ....

هو غواص ماهر في بحر القرآن الكريم = غراص ماهر بحر قرآن کریم

و هو الذي أبهر الدنيا بمدرسته الفريدة في التلاوة = کسی که جهان را به مدرسه یگانه اش در تلاوت متحیر کرده است

و هو صاحب الصوت الخاشع الذي إذا سمعته حسبته يخشى الله = او غواص ماهر دریای قرآن کریم است که جهان را به مدرسه یگانه اش در تلاوت متحیر کرده است

شيخنا المنشاوي رحمة واسعة ؛ كان مدرسة في القراءة بحق ؛ إضافة إلى جمال وعذوبة في الصوت وإتقان كامل ﻷحكام التجويد ؛ وكان يجيد المقامات إجادة تامه = شیخ ما منشاوی به حق مدرسه قرائت بود علاوه بر زیبایی و شیرینی صدایش و آگاهی کامل به احکام تجوید و او مقامات را بخوبی ادا می کرد

الله يرحمك يا شيخ محمد مدرستك ما زالت تعلمنا وصوتك في اذهاننا = ای شیخ محمد مدرسه تو همیشه ما را تعلیم می دهد و صدایت در گوشمان است

أستاذ كبير قوى يا شيخ محمد!!!!!!!!! لا أقول أستاذ فقط !!!بل عميد جامعة القراء قاطبة لم يكن أستاذا فقط بل كان مدرسة ومنظومة متكاملة من الجمال والإتقان أستاذ ورئيس قسم وعميد ورئيس جامعة ووووووو
إنه يناقش ويحاور ويسأل ويجيب مع التنوع فى الأداء = شیخ محمد تو استاد قوی هستی نه فقط استاد بلکه مدیر دانشگاه همه قراء هستی و نه فقط استاد بلکه یک مدرسه کامل و منظم و کامل جامع همه زیبایی ها و اتقان هستی استاد و رئیس و مدیر و رئیس دانشگاه و...

لقد كان الشيخ المنشاوى مدرسة متكاملة جمعت بين جدرانها كل شئ طيب وجميل وقيم بدءا من الصوت العذب والحنجرة الرخيمة وروعة التلاوة مرورا باخلاقه وحياته وعلاقاته بالاخرين اقول دائما وتكرارا الشيخ محمد صديق المنشاوى هو جبل عظيم مرفوع الهامة اشم القمة تربع فى قلوب الملايين فاحبوه وعشقوه وكلما ذكروه دعوا له بالرحمة والمغفرة = شیخ منشاوی مدرسه کاملی است شامل هر نیکویی و زیبایی و ارزشمندی از صدای زیبا و حنجره لطیف و تلاوت خوش و زیبا و اخلاق و ارتباط نیکو با دیگران شیخ محمد صدیق منشاوی کوه عظیم با قله رفیعت که در دلها جایگزین شده پس دوستش بدارید و عشق بورزید و برایش طلب مغفرت کنید

رزقه الله صوتا جميلا مؤثرا وقبولا حسنا متواصلا عند جماهير الأمة الإسلامية, أوصل كلمة الله بصوته المؤثر الخاشع إلى مشارق الأرض ومغاربها, فكان خير داعية إلى الله وكتابه ودينه على مستوى العالم, على بصيرة بهذا الكتاب وتجويد مخارجه الحروفية وتعظيم ما يحتويه من قوانين إلهية ومبادئ إنسانية عالمية.= خداوند صدایی زیبا و مؤثر و مقبول نزد همه امت اسلامی به او عنایت کرده که با صدای خاشع و مؤثرش کلام خداوند را به مشارق و مغارب زمین برساند او بهترین دعوت کننده به خداوند و کتابش و دینش بود منشاوی پرچمی از پرچمهای اسلام در همه جهان است

معلم القرآن بفضل الله..... = معلم قران

متفرد في التلاوة والأستاذية في الأحكام = در تلاوت و در احکام استاد است

المنشاوى استاذه ورئيس قسمه = منشاوی استاد و رئیس است

الشيخ محمد صديق المنشاوي ترك بصمه وذكري طيبه في نفوس المسلمين من مشرق الارض الي مغربها‏,‏ نظرا لجمال صوته وحسن ادائه‏..‏ = شیخ محمد صدیق منشاوی در دلهای مسلمانان از شرق و غرب جهان یادگاری قرار داد بخاطر زیبایی صدا و حسن ادائش

ميزت قراءاته بقوة الصوت وجماله وعذوبته إضافة إلى تعدد مقاماته وانفعاله العميق بالمعاني والموسيقى الداخلية للأيات الكريمة = تلاوتش به قوت صدا و زیبایی و جمال به اضافه تعدد مقامات و تأثیر پذیری عمیق به معانی و موسیقی داخلی آیات متمایز است

كثيرون قراوا القران ... القليلون من قرأوه وفقهوا كل حرف فيه = قاری زیاد است اما کم کسی است که فقه هر حرف را بداند

من اتخذ القرآن وسيلة للدعوة الى سبيل الله = قرآن را وسیله دعوت به راه خداوند کرده

باختصار انه فقه التلاوة = منشاوی فقه تلاوت است

تتلمذ الي صاحب الخشوع بعالم المعني لسيدنا محمد المصطفي خاتم الأنبياء والرسلا.. = شاگرد صاحب خشوع به عالم معنا سیدما محمد مصطفی خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله است

علم القرآن للكثير بحسن أدائه واحكامه تجويدا وترتيلا.. = علم و پرچم قرآن است به حسن اداء و احکام و و تجوید و ترتیل

الذي كلما سمعناه إلا واكتشفنا معني إعجاز وإبداع الخالق عز وجل = هرگاه تلاوت منشاوی شنیده می شود معنای جدید و اعجازی و نویی از خالق عزوجل کشف می شود

يقرء كتاب الله علي إخلاص قد تفرد في عصره قطعا.. = کتاب خدا را از روی اخلاص تلاوت می کند و یگانه عصر است

محاضر = محاضر

لما يتلو القرآن يتحول الى أستاذ محاضر = وقتی قرآن تلاوت می کند استاد محاضر می شود

يلقي محاضرة قيمة اثناء التلاوة = و محاضرات ارزشمندی در اثناء تلاوت القا می کند

يجمع بين التلاوة والدرس..كأنه يلقي عليك محاضرة في علم التجويد والقراءات والوقف والابتداء.. = بین درس و تلاوت جمع می کند و درس تحوید و قرائت و وقف و ابتدا می دهد

ويالها من محاضرات مرتبة ومنسجمة الفقرات .. = چقدر محاضراتش و دروسش مرتب و منسجم است

استاذ = استاد

مدبر للمعاني = با تدبر معانی

دروس في التفسير = دروس در تلاوت می دهد

دروس في القراءات = دروس در قراءات می دهد

دروس في الوقف والابتداء = دروس در وقف و ابتدا می دهد

دروس في المقامات = دروس در مقامات می دهد

تجويد المنشاوي رحمه الله دراسة وتحليل = تحلیل تجوید منشاوی

معلم القرآن = معلم قرآن

نعم المعلم = بهترین معلم

نعم الأستاذ = بهترین استاد

جامع تجوید و همه علوم مرتبط به قراءات

الإحساس اليقِظ بعلوم التَّجويد وما يتْبعه من علوم القراءات، والتي تَجعل من الآيات المتلوَّة سيمفونية - إن صحَّ التَّعبير - بيانيَّة، وتترْجِم المشاعر والحركات والأصْوات والشّخوص، وتُحيل المفردات والألفاظ إلى مشاهد وكائناتٍ متحرِّكة.= احساس بیداری به علوم تجوید و سایر علوم قراءات اگر تعبیر صحیح باشد آیات را مانند سمفونی بیانی قرار داده و تمام مشاعر و حرکات و صداها و شخصیت ها را ترجمه می کند و کلمات را به موحودات زنده تبدیل می کند

صاحب مدرسة السهل الممتنع = صاحب مدرسه سهل و ممتنع

نکته مهم : بعضی ها این چنین می انگارند که استاد منشاوی لحن ساده ای دارد . هرگز این چنین نیست . مثال 1 :  از قرآن هرکس به اندازه درک خودش می فهمد چه دانشمند چه یک بی سواد چه یک بچه .

مثال 2 : هنگامی که یک دانشمند بزرگ که دارای بیان قوی است مثل امام خمینی در حال صحبت است  هر کس به اندازه فهم خویش برداشت می کند .  حال در تلاوت منشاوی هم دقیقا این گونه است .

لحن استاد نیز در عین حال که در بسیاری از تلاوت ها تکراری به نظر می رسد اما هربار زیبایی ها و ظریف کاری های جدیدی به آن اضافه می شود که آن را زیبا تر از پیش می کند.در باب الحان ابتکاری استاد هم  که این جا مجال بحث نیست.

-پرده شروع تلاوت کمی بالاتر یا در حد پرده صوتی حرف زدن معمولی است که به دلیل قدرت و ... همین پرده برای قاریان بالاست در واقع مقلد منشاوی اگر بخواهد مثل او بخواند و در همان پرده و ارتفاع صوتی تلاوتش را شروع کند  در جایی حدود توسط صدایش می شود

2- پرده به پرده بالا می رود یعنی از همه قسمت های صدای خود استفاده میکند و جهش های ناگهانی ندارد آرام آرام وبدون عجله بالا میرود

3- همین طور از شروع تلاوت افزایش ارتفاع می دهد تا این که به پرده های زیر برسد و با قدرت زیاد فریاد می زند اما برای این که گوش شنونده خسته نشود و تلاوت دچار یکنواختی نگردد به مرور و طی چند آیه با تکنیک های صوتی تحریری مثل تحریر هایی منحنی شکل و نزولی  و به کمک لحن چند پرده پایین می آید یا آرام تر می خواند یا .. سپس از قسمت زیبای صدای خود دوباره شروع می کند به اوج گرفتن و البته چند دقیقه طول می کشد تا به اوج برسد .

دقت کنید که این بار ممکنه جنس صدای خود و حتی لحن الاداء را تغییر دهد. منبع: پایگاه مجازی استاد مرحوم محمد صدیق منشاوی

نوآوری به همه جهات

لقد تميَّزت تلاوة المنشاوي - الخارجيَّة والمسجَّلة بالإذاعة - والَّتي بلغتْ 150 تسجيلاً بِجملة ميزات جعلتْها القمَّة في المهابة والرَّوعة والتَّأثير، مع اختلافٍ في الأداء بين محفل وآخر، والملاحظ هنا عدم وجود تلاوتين متشابهتين من كل وجه، من ناحية الأداء المتميِّز والجمال الصَّوتي، فتلاوتُه لسورة الزُّخْرف تَختلف عن تلاوتِه لسورة ق، وتلاوته لسورة التَّوبة تختلف عن الإسْراء، وكأنَّك تتنقل بين زهور ذات ألوان مختلفة، وروائح عطرة متباينة متناثرة في رياض حديقة جَميلة غنَّاء، والكلُّ ينبع من مشكاة واحدة.= تلا.تهای خارجی و ضبط های رادیویی شیخ در قله مهابت و زیبایی و تأثیر هستند شیخ 150 تلاوت دارد که هیچ کدام شبیه دیگری نیست و هر کدام از جهت زیبایی صدا و اداء با دیگری فرق می کند و مثلا سوره ق با زخرف فرق دارد و توبه با اسراء فرق دارد انگار بین گلهای رنگارنگی هستی که هر کدام عطر و بویی خاص دارد اما همه زیبا هستند

نوآوری و ابداع

شيخ الإبداع!... = شیخ نوآوری

بحر من الابداع لا ينفد = دریای نوآوریها که تمامی ندارد

بحر من الإبداع كلمابحثنا عنه نجد اكثر = دریای نوآوری که هرچه جستجو کنی بیشتر می یابی

قمة في الإبداع = قله نوآوری

المخلص للإبداع والإعجاز والإبهار = مخلص ابداع و اعجاز و ابهار

ملك وسلطان والإخلاص والإبداع = پادشاه و سلطان و اخلاص و نوآوری

صاحب الإعجازات والإبداعات = صاحب اعجازات و ابداعات

عيني عليك يا بديع القراء...! = ای چشمم ای بدیع قراء

_بديع القرااااااااء_ فمن يقدر يزيلها ويسكن هناك؟؟؟؟ = بدیع القراء چه کسی می تواند جایش بنشیند

لقد أبدعت ........حتى أعجزت = نوآوری کردی تا عاجز کردی

لقد أبدعت .....حتى حلقت وناطحت السحاب = نوآوری بر ابرها چیره شدی

لقد أبدعت .......حتى اهدهشت وأبهرت وحيرت = نوآوری هستی که مدهوش کردی و متحیر کردی

محمد صديق المنشاوي الإعجاز والإبداع والإبهار... = محمد صدیق اعجاز و نوآوری و شگفت آور است

اسلوب تکرار

أسلوب التكْرار = اسلوب تکرار

يعتمد المنشاوي - رحِمه الله - في الغالب على أسلوب التكْراروهو أسلوب ثبتَ ورودُه في السنَّة؛ فقد قام النَّبيُّ - صلَّى الله عليْه وسلَّم - بآيةٍ حتَّى أصبحَ يُردِّدها ويُكرِّرها، والآية: {إِن تُعَذِّبْهُمْ فَإِنَّهُمْ عِبَادُكَ وَإِن تَغْفِرْ لَهُمْ فَإِنَّكَ أَنْتَ العَزِيزُ الحَكِيمُ}، = غالبا منشاوی به اسلوب تکرار تکیه می کند در تأسی به پیامبر صلی الله علیه و آله که در روایت است آیه ان تعذبهم .... را تکرار می فرمودند

إنَّ الغرض من ترْديد الآيات إنَّما هو لأجْل التدبُّر والتفكُّر في المعنى، والحصول على الخشوع، ليتمكَّن من وراء ذلك القارئ إلى إيصال المعنى المطْلوب من الآيات، واستحضار المعاني وكلَّما كثر التكْرار كلَّما زادت المعاني التي تفهم من النَّصّ، والتكْرار أيضًا قد يحصل لا إراديًّا تعظيمًا أو إعجابًا بما قرأ.= و هدف از تکرار آیات تدبر و تفکر در معنا و رسیدن به خشوع است تا قاری معنا را به شنونده القا کند

لقد تميَّزت تلاوات المنشاوي - رحمه الله - وخاصَّة التي في المحافل بِهذا الأسلوب في تلاوة الآيات، مثل تلاوته لسورة الإسراء والتَّوبة وغافر وغيرها كثير، وبعد أن يتيقَّن أنَّ تلاوته تمكَّنت في النفوس واستقرَّ تأثيرها في القلوب، وأخذت حظَّها من التدبُّر والخشوع وربَّما البكاء، ينتقِل الشَّيخ المقرئ لتلاوة بقيَّة الآيات الكريمات.= شیخ در تلاواتش در سوره اسراء و توبه و غافر و ... از این شیوه بهره گرفته

تلاوت خطاب به خودش

يرتِّل المنشاوي القُرآن على أنَّه هو المخاطَب المعنيّ من الآيات المتلوَّة، بل هو المقصود منها لا غيْره، فعند تلاوته للآيات التي تحذّر من العذاب أو الَّتي تدعو إلى التَّوبة والرجوع إلى الله، أو التي تدْعو إلى محبَّة الله والشَّوق إلى لقائه وبذْل النَّفس رخيصة في جنْب الله، يوقن بأنَّه هو المخاطب بها، فيتْلوها على أنَّه هو المعنيّ من الآيات فيورِثه ذلك ندمًا وخشوعًا وذلاًّ وانكسارًا وتواضعًا وحبًّا لله، وإجلالاً وخوفًا ورجاءً، ممَّا يكون لتلاوتِه أثرُها الفعَّال العميق في النفوس، قال ابن مسعود -رضي الله تعالى عنه-: "إذا سمعت الله -عزَّ وجلَّ- يقول كذا وكذا، فأصغ لها سمعك، فإنَّما هو خير تؤمَر به أو شر تنهى عنه"، إنَّ السَّبب في بُعْد النَّاس عن تعاليم الإسلام هو اعتِقادهم أنَّ الآيات المندِّدة بالمشْرِكين، وأنَّ آيات العذاب في القُرآن هي خاصَّة بِمن نزلت بِهم، ممَّا يؤدِّي إلى فصْل المسلمين عن قرائِنهم، ويصير كلّ وعيد باليهود والنَّصارى والمشركين منصرِفًا إلى مَن نزلت عليهِم لا تتناول غيرهم، فيفقِد المسلمون الاتِّعاظ بكتاب الله والاعتِبار بآياته؛ ولهذا نرى بعض المسلمين لا يتَّعظون بالقرآن وأحكامه ووعيدِه، ويحسبون أنَّ كلَّ من تلفَّظ بلا إلَه إلاَّ الله من غير قيامٍ بِحقوقِها، فهي كافية لنجاتِه من عذاب الله ولو مارس الشرك الواضح، مثل عبادة القبور أو التوسُّل بالأموات، والله المستعان.= منشاوی در تلاوت آیات را خطاب به خودش می خواند انگار فقط و فقط خودش مخاطب آیات است نه دیگری یکی از دلایل موعظه نگرفتن مسلمین این است که آیات را خطاب به کفار و منافقین و مشرکین می دانند اما منشاوی آیات عذاب را خطاب به خودش می خواند
لاحظت خلال استماعي الطويل أن الشيخ يبرع في التلاوة, غاية البراعة والخشوع, إذا كانت الآيات تتعلق بالقرآن نفسه تلاوة وتدبرا في كل وقت وبخاصة في التهجد, كغذاء للروح وشفاء للبدن = نهایت زیبایی و خشوع در تلاوتش می دهد مخصوصا آیات به خودش تعلق داشته باشد و هر وقت به تناسب حال مخصوصا در تهجد (تلاوت فجر) مانند غذاء روح و شفاء بدن